شماره ١٩٤: جائيکه سعى حرص جنون آفرين دود

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
جائيکه سعى حرص جنون آفرين دود
در سنگ نقب ريشه چو نقش نگين دود
تر دامنيست پايه معراج انفعال
اين موج چون بلند شود بر جبين دود
بر جاده ادب روشان پاشمرده نه
لغزش بهانه جوست مباد از کمين دود
خست بمنع جود خسيسان مقدم است
هر چند دست پيش کنند آستين دود
اى مايل تتبع دونان چه ذلت است
دم نيست فطرتت که قفاى سرين دود
گرد سواد وادى حسرت نشاندنى است
اشکى خوش است بانگه واپسين دود
تحصيل دستگاه تنعم دنائت است
چندانکه ريش موج زند در زمين دود
آزار دل مخواه کزين چينى لطيف
موگر دمد زهند شبيخون بچين دود
شوخى بچرب و نرمى اخلاق عيب نيست
روغن بروى آب بهارآفرين دود
راه طواف مرکز تحقيق بسته نيست
پرکار اگر شوى قدم آهنين دود
شرم است دستگاه فلکتازى نگاه
در دامن آنکه پاشکند اينچنين دود
(بيدل) غنيمت است که عمر جنون عنان
پا در رکاب خانه بدوشان زين دود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید