شماره ١٨٩: تو شمشير حقى هر کس زغفلت با تو بستزد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
تو شمشير حقى هر کس زغفلت با تو بستزد
همان در کاسه سر خون او را کردنش ريزد
دعاى بيدلان از حق اميد اين اثر دارد
که يارب آتش از بنياد اعداى تو برخيزد
بهر جا در رسد آوازه کوس ظفر جنگت
همه گر شير باشد زهره اش چون آب ميريزد
غبار موکبت هر جا نمايد غارت آهنگى
حسود از بى پر و بالى بدوش رنگ بگريزد
ببالد آفتاب اقتدار از چرخ اقبالت
بفرق دشمن جاهت فلک خاک سيه بيزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید