شماره ١٧١: تا گرد ما باوج ثريا نميرسد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
تا گرد ما باوج ثريا نميرسد
سعى طلب بآبله پا نميرسد
طوفان ناله ايم و تحير همان بجاست
آئيه جوهرت بدل ما نميرسد
عشق از گداز رنگ هوس آب دادن است
بى خس نهال شعله ببالا نميرسد
گر فقر و گر غنا مگذر از حضور شوق
اين يکنفس خيال بصد جا نميرسد
عبرت نگاه عالم انجام شمع باش
هر جا سريست جز بته پا نميرسد
بى خون شدن سراغ دلت سخت مشکل است
انگور مى نگشته بمينا نميرسد
عرفان نصيب زاهد جنت پرست نيست
اين جوى خشک مغز بدريا نميرسد
از باده مگذريد که اين يکدو لحظه عمر
تا انفعال توبه بيجا نميرسد
ديوانگان هزار گريبان دريده اند
دست هوس بدامن صحرا نميرسد
(بيدل) غريب ملک شناسائى خوديم
جز ما کسى به بيکسى ما نميرسد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید