شماره ١١٤: بمحفلى که فضولى قدح بدست نگيرد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
بمحفلى که فضولى قدح بدست نگيرد
خمار اگر عسس آيد برون که مست نگيرد
بساز با دل خرسندى از جهان تعين
که چون کلاهش اگر بشکنى شکست نگيرد
برنگى آينه پرداز ده که تا بقيامت
جريده ات چو عدم نقش هر چه هست نگيرد
گشاد دست و دل است انجمن طرازى مشرب
کس اين قدح بکف آستين پرست نگيرد
دگر اميد چه دارد بصيدگاه تخيل
کسيکه ماهى بحر گمان بشصت نگيرد
کجاست جز سر تسليم ما براه محبت
فتاده ئى که کسش جز غبار دست نگيرد
بصيدگاه طلب مگسل از رسائى همت
که غير عقده دل رشته چون گسست نگيرد
نديد قطره زقعر محيط غيرفسردن
چه ممکن است که دل در جهان پست نگيرد
سيه مکن ورق امتحان آينه (بيدل)
که مشق خامه سعى نفس نشست نگيرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید