شماره ٢٢٩: چسان بادوست در دو داغ چندين ساله بنويسم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
چسان بادوست در دو داغ چندين ساله بنويسم
نيستان صفحه ئى مسط زند تا ناله بنويسم
بسطرى گر رسم از نسخه بخت سياه خود
خط نسخ سواد هند تا بنگاله بنويسم
زفرصت آنقدر تنگم که گر مقدور من باشد
برات نه فلک بر شعله جواله بنويسم
زوال اعتبارات جهان فرصت نميخواهد
زخجلت آب گردم تا گهر را ژاله بنويسم
زتحقيق تناسخ نامه زاهد چه ميپرسى
مگر آدم برآيد تا منش گوساله بنويسم
بخاطر شکوه ئى زان لعل خاموشم جنون دارد
قلم در موج گوهر بشکنم تبخاله بنويسم
ازان مد تغافلها که دارد چين ابرويش
قيامت بگذرد تا يکمژه دنباله بنويسم
ازان مه پاره خلقى برد داغ حسرت آغوشى
کنون منهم تهى گردم زخويش وهاله بنويسم
بهار فرصت مشق جنونم ميرود (بيدل)
زمانى صبر کن تا يکدو داغ لاله بنويسم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید