شماره ٥١: اى خانه آئينه زديدار تو پر گل

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
اى خانه آئينه زديدار تو پر گل
خون در دل ما چند کند رنگ تغافل
امروز سواد خط آن لعل که دارد
عينک زحبابست بچشم قدح مل
بر دامن پاکت اثرى نيست زخونم
شبنم ته دندان نگرفته است لب گل
عمريست که گم گشت دراين قلزم نيرنگ
از موج و حباب انجمن دور و تسلسل
در عشق جنون خيز پرافشانى کاهست
گر کوه شود پاى بدامان تجمل
هر حلقه ازين سلسله صد فتنه جنون است
غافل نروى در خم آن طره و کاکل
از طينت امواج تردد نتوان برد
تا هست نفس فکر محاليست توکل
هم نسبتى عجز تظلم کده ماست
مشکل که خم شيشه برد صرفه زقلقل
پرواز عروج اثر درد ندارد
بر ناله ببنديد برات پر بلبل
همت هوس ترک علايق نپسندد
اين جلو ره از انجاست که ارزد بتغافل
(بيدل) همه جا آئينه صورت عجزيم
نقش قدمى را چه عروج و چه تنزل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید