شماره ٧٦٣: با قيامت قامتش همدوش مى گردد هنوز

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
با قيامت قامتش همدوش مى گردد هنوز
از خرامش بوى گل مدهوش مى گردد هنوز
از نگاه تلخ، بادامش همان دل مى گزد
زهر در دنباله ابروش مى گرددهنوز
کم نشد از خط حجاب روى چون برگ گلش
از نگاه گرم شبنم پوش مى گردد هنوز
در پى طوطى نهان شد گر چه تنگ شکرش
خانه ها از خنده اش پر نوش ميگردد هنوز
سرمه خط پرده گويايى چشمش نشد
شرم گرد آن لب خاموش مى گردد هنوز
لطف اندامش همان مى پرورد خميازه را
سرو او پيرايه آغوش مى گردد هنوز
گر چه از خط شد لب ميگون اوپا دررکاب
از شرابش سينه ها پرجوش مى گردد هنوز
چون سبو صدخانه عقل است ازو زيروزبر
گرچه از طفلى سوار دوش مى گردد هنوز
گرچه از کيفيت حسنش اثر نگذاشت خط
صائب از ياد لبش مدهوش مى گردد هنوز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید