شماره ٦٤٠: زيرتيغ از مرغ بسمل پرفشانى ياد گير
زيرتيغ از مرغ بسمل پرفشانى ياد گير
از سبکروحان نصيحت بى گرانى ياد گير
عمر فرصت درگذارووقت پرواز ست تنگ
در حريم بيضه بال و پر فشانى ياد گير
اى که تمکين ياد مى گيرى زجسم خاکسار
از بهار عمر هم آتش عنانى ياد گير
شهپرپرواز سامان مى دهد از برگ عيش
شيوه رفتار از باد خزانى يادگير
نيست ممکن راست کردن چوبهاى خشک را
پند پيران را درايام جوانى ياد گير
مور رااز دست خود بخشد سليمان پايتخت
يا فرودستان طريق مهربانى ياد گير
گر بود چون غنچه گل صد زبانت در دهان
سرفروبردر گريبان ،بى زبانى ياد گير
در رگ زنار تاب ودر دل سبحه است تار
از دل خوش مشرب ماخوش عنانى يادگير
گر دل شب رانيفروزى به آه آتشين
از فلک هر صبحدم اختر فشانى ياد گير
مى دهددر پرده شب عمر جاويدان به خضر
شرم همت رازآب زندگانى يادگير
از ته دل برتو گردشوار باشد دوستى
از براى مصلحت لطف زبانى ياد گير
مى فشاند گوهر شهواراز لب زيرتيغ
از صدف صائب طريق زندگانى يادگير
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده