شماره ٦١٦: زاهد از آلوده دنياست دنيا خواه تر

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
زاهد از آلوده دنياست دنيا خواه تر
رهرو اين راه از رهزن بود گمراه تر
دستگاه غم به قدر دستگاه بينش است
مى خورد خون بيشتر هر کس بودآگاه تر
فکر آن موى کمر نگذاشت درمن زندگى
درد پنهانى بود از دردها جانکاه تر
مى تواند کرد داغ عشق، اگر خواهد دلش
سينه تار مرا از آسمان خوش ماه تر
شورش مجنون يکى صدگشت از زخم زبان
مى کند مهميز اسب تند رابد راه تر
لطف گردون بيشتر از قهر مى سوزدمرا
تلختر هرچند مى در کام، بى اکراه تر
هر قدر سر رشته آمال مى گردد دراز
دست ما از دامن دنيا شودکوتاه تر
مستى رطل گران بالاتر از پيمانه است
بيخبرتر ازجهان هرکس که صاحب جاه تر
گر چه بيرون رفتن ازراه است تقصير عظيم
برنمى گردد هر که بعد از آگهي، بيراه تر
خوش بود دلخواه بستن با پريرويان جناغ
گر فراموشى ازان جانب بود، دلخواه تر!
هر کجا صائب شود بى پرده آن شيرين سخن
ليلى از داه عرب بسيار باشد داه تر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید