شماره ٥٠٠: مستى ما از مى شبانه نباشد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
مستى ما از مى شبانه نباشد
مطرب ما از برون خانه نباشد
سلسله جنبان چه مى کند سر پرشور
گردش گردون به تازيانه نه نباشد
گربودت دل به جاى خويش چومرکز
دايره عيش را کرانه نباشد
لفظ بود جلوه گاه معنى روشن
ليلى ما بى سياه خانه نباشد
بر دل درويش ميهمان نشودبار
پاى تکلف چو در ميانه نباشد
در گذر از جمع زر که اهل کرم را
غير کف سايلان خزانه نباشد
با دل پر خون زبان شکوه نداريم
آتش ياقوت را زبانه نباشد
پيش زبان دان درد عشق چو صائب
نيست نوايى که عاشقانه نباشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید