شماره ٤٤٩: صحبت به حريفان سيه کار مداريد
صحبت به حريفان سيه کار مداريد
بر روى سخن آينه تار مداريد
ظاهر نشود در دل نادان اثر حرف
در پيش نفس آينه تار مداريد
چون خامه قدم جفت نماييد درين راه
در سير وسفر عادت پرگار مداريد
خون مى چکد ازغنچه لب بسته درين باغ
کارى به سراپرده اسرار مداريد
شيرازه اوراق دل آن موى ميان است
زنهار که دست از کمر يار مداريد
چون شمع اگر سوز شما عاريتى نيست
پرواى دم سرد خريدار مداريد
گر آينه جان شما ساده ز نقش است
انديشه گردوغم زنگار مداريد
چون سايه سبکسير بود دولت دنيا
با سايه اقبال هماکار مداريد
با تاج زر از گريه نياسود دمى شمع
راحت طمع از دولت بيدار مداريد
مفتاح نهانخانه دل قفل خموشى است
اوقات خود آشفته به گفتار مداريد
سيلاب حواس است نظر هاى پريشان
آيينه خود بر سر بازار مداريد
بازيچه امواج بود کشتى خالى
دل را ز غم و درد سبکبار مداريد
بر سرو تهيدست خزان دست ندارد
از بى ثمرى بر دل خود بار مداريد
در گوشه چشم است نهان فتنه دوران
با گوشه نشينان جهان کار مداريد
کوهى که بلندست نگردد کم ازو برف
با همت عالى غم دستار مداريد
گر هست هواى گل بى خار شما را
خارى که درين راه بود خوار مداريد
چون صائب اگر موى شکافيد درين بزم
دست از کمر رشته زنار مداريد
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده