شماره ٢٤٩: هوش من از نسيم سحرگاه مى رود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
هوش من از نسيم سحرگاه مى رود
حکم اشاره بر دل آگاه مى رود
مه در حصار هاله نخواهد مدام ماند
از آسمان برون دل آگاه مى رود
زين تيره خاکدان دل روشن چه مى کشد
از گرد لشکرى چه بر اين شاه مى رود
گردون سفر به زمزمه عشق مى کند
محمل به ذوق بانگ جرس راه مى رود
همراهى صبا نکند پوى پيرهن
دنبال عمر رفته عبث آه مى رود
در عشق آفتاب اگر يک جهت شود
داغ کلف ز آينه ماه مى رود
قارون ز بار حرص به روى زمين نماند
دلو گران، سبک به ته چاه مى رود
موقوف نيم جذبه بود سير و دور ما
ديوار ما ز جا به پر کاه مى رود
صائب نظر به دامن سحرا گشوده ايم
مجنون ما به شهر به اکراه مى رود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید