شماره ٢٢٠: جمعى که قطع راه به مژگان تر کنند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
جمعى که قطع راه به مژگان تر کنند
چون رشته دست در کمر صد گهر کنند
بحرى است بحر عشق که موج وحباب را
دريادلان تصور تيغ وسپر کنند
خرطوم پشه را کجک فيل کرده اند
تا اقويا ز آه ضعيفان حذر کنند
عشاق را به راهنما احتياج نيست
چون کوهکن به تيشه خود راه سر کنند
چون رشته از خيال دهان تو عاشقان
وقت است سر ز چشمه سوزن بدرکنند
در بحر نيلگون فلک پاک گوهران
شرط است در غبار يتيمى بسر کنند
جمعى که در مقام توکل ستاده اند
در برگريز شکوه ز جوش ثمر کنند
زنهار لب به حرف طمع آشنا مکن
گر چون صدف دهان ترا پر گهر کنند
آنها که زخمى از سگ خاموش خورده اند
از نفس آرميده حذر بيشتر کنند
در هر دلى که شور محبت زياده است
شکر لبان به خنده نمک بيشترکنند
در دور خط سبز مگر صائب اين گروه
رحمى به حال عاشق خونين جگر کنند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید