شماره ٢٠٠: با عاشقان عداوت گردون چه مى کند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
با عاشقان عداوت گردون چه مى کند
چشم بدحجاب به جيحون چه مى کند
همواره ايمن است زسوهان حادثات
سيل گران رکاب به هامون چه مى کند
بارى نبرده اند به اين کهنه آسيا
عشاق فارغند که گردون چه مى کند
نتوان به خار بخيه زدن زخم لاله را
خواب اجل به ديده پر خون چه مى کند
منعم که مى نهد زر وگوهر به روى هم
غير از تلاش پله قارون چه مى کند
از دست خود لباس بود چند سرو را
بى حاصلى به مردم موزون چه مى کند
ما از نگاه دور دل از دست داده ايم
يارب سخن در آن لب ميگون چه مى کند
عاشق ز جوش مغز خود آزار مى کشد
غوغاى وحش با سر مجنون چه مى کند
صائب اگر نه سفله نوازست ودون پرست
چندين سپهر تربيت دون چه مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید