شماره ١٩٥: جان رميده جسم گران را چه مى کند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
جان رميده جسم گران را چه مى کند
تير ز شست جسته کمان را چه مى کند
مژگان غبار آينه اهل حيرت است
محو رخ تو باغ جنان را چه مى کند
چون مغز پخته شد شود از پوست بى نياز
يکتاى عشق هر دوجهان را چه مى کند
لنگر حريف شورش درياى عشق نيست
ديوانه تو رطل گران را چه مى کند
شکرخدا که نيست به کف اختيار ما
دست زکار رفته عنان را چه مى کند
تن پروران به رشته جان بسته اند دل
از خود گسسته رشته جان را چه مى کند
بالاتر از يقين وگمان است جاى او
جوياى او يقين وگمان را چه مى کند
در راه عشق دام عمارت مکن به خاک
از لامکان گذشته مکان را چه مى کند
صائب زبان خوش است پى عرض مدعا
بى مدعاى عشق زبان را چه مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید