شماره ١٤٦: جمعى که افسر از خرد خام کرده اند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
جمعى که افسر از خرد خام کرده اند
از بحر اختصار به يک جام کرده اند
در بند غم منال که مرغان دوربين
سير چمن ز روزنه دام کرده اند
مستان ز قيد شنبه وآدينه فارغند
رو در پياله پشت به ايام کرده اند
در علم آشنايى آن چشم عاجزند
آنان که وحش را به فسون رام کرده اند
صد بر گريز ناخن تدبير ديده است
اين غنچه گره که دلش نام کرده اند
صائب ز آگهى است که درياکشان عشق
عادت به خامشى چو لب جام کرده اند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید