شماره ٤٧: در همه مملکت مرا جانيست

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در همه مملکت مرا جانيست
هر زمان پاى بند جانانيست
در کنارم به جاى دمسازى
تا سحرگه ز ديده طوفانيست
در کجا مى خورد مرا غم عشق
در همه خانه ام يکى تا نيست
يک دم از درد عشق ناسايد
دادم انصاف رنج کش جانيست
گفتم او را که صبر کن که به صبر
هر غمى را که هست پايانيست
اين همه هست کاشکى بارى
کار او را سرى و سامانيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید