شماره ١٢: خه از کجات پرسم چونست روزگارت

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خه از کجات پرسم چونست روزگارت
ما را دو ديده بارى خون شد در انتظارت
در آرزوى رويت دور از سعادت تو
پيچان و سوگوارم چون زلف تابدارت
ما را نگويى اى جان کاخر به چه عنايت
بيگانگى گرفتى از يار دوستدارت
اى جان و روشنايى به زين همى ببايد
تو برکنارى از ما، ما در ميان کارت
با مات در نگيرد ماييم و نيم جانى
يا مرگ جان گزينم يا وصل خوشگوارت
گر بخت دست گيرد ور عمر پاى دارد
يکبار ديگر اى جان گيريم در کنارت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید