شماره ٦٩٩: اگر بى پرده در گلزار افغان ساز مى کردم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
اگر بى پرده در گلزار افغان ساز مى کردم
زر گل را سپند شعله آواز مى کردم
نکردم روترش از سرزنش در عاشقى هرگز
زبان چون شمع دايم در دهان گاز مى کردم
کنون از سايه خود مى کنم وحشت خوش آن جرات
که پيش پاى شاهين سينه پاانداز مى کردم
نبود از بيقرارى ناله من در دل آتش
که دورافتادگان را چون سپند آواز مى کردم
چو ماه نو به زير تيغ در نشو و نما بودم
به ناخن تا گره از کار مردم باز مى کردم
ز هر خاک سيه فيض جواهر سرمه مى بردم
در آن فرصت که من آيينه را پرداز مى کردم
کنون نى مى کند در ناخنم مخمل خوشاروزى
که بر روى زمين خشک خواب ناز مى کردم
نمى گرديد دامنگير من گر ناله بلبل
سبک چون رنگ ازين بستانسرا پرواز مى کردم
اگر ذوق گرفتارى نمى شد خضر راه من
به اميد چه من از آشيان پرواز مى کردم
نمى آمد اگر صائب به دستم دامن شبها
من عاجز به دامان که دست انداز مى کردم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید