شماره ٣٣٠: قرار و صبر ندارند عاشقان سماع

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
قرار و صبر ندارند عاشقان سماع
هميشه بر سر کوچ است کاروان سماع
چو برق وباد مهياى بيقرارى شو
که نيست اختر ثابت درآسمان سماع
چنان که صور قيامت محرک جانهاست
به دست ناى بود روح و جد و جان سماع
چو رود نيل دهد کوچه چرخ مينايى
کند چو دست بلند آستين فشان سماع
صفاى وقت کم ازآفتاب تابان نيست
چه احتياج به شمع است در جهان سماع
ز برگريز فنا ايمنند تا محشر
چوسرو، سبز قبايان بوستان سماع
به خاکدان جهان کى سرش فرود آيد؟
سبکروى که برآيد به لامکان سماع
به خون مرده بود نيشتر فرو بردن
به گوش مردم افسرده داستان سماع
سماع رادلى ازموم نرمتر بايد
ز صد هزار نفهمد يکى زبان سماع
جواب آن غزل است اين که گفت عارف روم
بيابيا که تويى سرو بوستان سماع



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید