شماره ٣١٩: گر چه دارد تلخى زهر اجل جام وداع

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
گر چه دارد تلخى زهر اجل جام وداع
براميد مرگ مى نوشم به هنگام وداع
آخر بيمارى جانکاه مى باشد هلاک
اول هجران جانسوزست انجام وداع
حيرتى دارم که چون خواهم سفر کردن ز خويش ؟
تيره شد عالم به چشمم بس که از شام وداع
دروداع دوستان از بس که تلخى ديده ام
مى روم از خويش هرکس مى برد نام وداع
دورى جانان بود از دورى جان تلختر
درشمار زندگانى نيست ايام وداع
همچو شمع صبحگاهى در شبستان جهان
تا نفس را راست کردم بود هنگام وداع
بيقراران درسفر بى اختيار افتاده اند
چون سپند از من مجو صائب سرانجام وداع



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید