شماره ٢٥٤: ميخانه اى است باغ که گلهاست ساغرش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
ميخانه اى است باغ که گلهاست ساغرش
ترکن دماغ جان ز مى روح پرورش
هر نخل پرشکوفه درين باغ ليليى است
کز خيرگى فکنده به يک شاخ، چادرش
گلگل شده است پيکر سيمين بوستان
از بس که ابر تنگ کشيده است دربرش
جز نخل پرشکوفه ندارد جهان خاک
چرخى که بر مراد بود سير اخترش
گل آنچنان فريفته حسن خود شده است
کز شبنم است آينه دايم برابرش
در فصل نوبهار، چمن بزم چيده اى است
کز غنچه و گل است صراحى و ساغرش
بستان برات عيش ز ديوان نوبهار
اکنون که از شکوفه گشوده است دفترش
صائب چو لاله هر که بود کاسه سرنگون
خالى نمى شود زمى لعل ساغرش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید