شماره ١٥٦: شراب لعل مى سازد عرق راروى گلگونش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
شراب لعل مى سازد عرق راروى گلگونش
قدح لبريز برمى گردد ازلبهاى ميگونش
ز طوق خويش سازد حلقه نام سرو راقمرى
درآن گلشن که گردد جلوه گر شمشاد موزونش
غبارش لاله گون خيزد، نسيمش گلفشان باشد
به هر خاکى که افتد پرتو رخسار گلگونش
قدح را شوق آن لب شهپر پرواز مى بخشد
به ساقى احتياجى نيست در بزم همايونش
چه پروا دارد از سنگ ملامت دشت پيمايى
که از پيشانى واکرده باشد بر مجنونش
اگر شيرين ز ناز و سرکشى آتش عنان گردد
کند فرهاد راممنون به عذر لنگ، گلگونش
چه لازم دورکردن از حريم خود سپندى را
که بى آرامى دل مى برد از بزم بيرونش
مرا رعنا غزالى مى کشد درخاک و خون صائب
که جاى گرد، مجنون خيزد از دامان هامونش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید