شماره ٥٦: هيچ نوشى نيست بى نيش اى پسر هشيار باش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
هيچ نوشى نيست بى نيش اى پسر هشيار باش
خواب شيرين پشه دارد درکمين بيدار باش
قرب آتش طلعتان تردامنى مى آورد
آب پاى گل مشو، خارسرديوار باش
نشأه زندانى بود در شيشه هاى سر به مهر
گرسرى دارى به شور عشق،بى دستار باش
جز سرانگشت ندامت نيست رزق کاهلان
مزد مى خواهي، چو مردان روزو شب در کار باش
مهر خاموشى صدف راکرد معمور از گهر
لب ببند از گفتگو، گنجينه اسرار باش
آب را استادگى آيينه گلزار کرد
پا به دامن کش درين بستانسرا سيار باش
خار بى گل را گل بى خار سازد احتياط
جمع کن دامان خود فارغ ز زخم خارباش
صحبت پل مى کند سيلاب را پا در رکاب
چون دوتا گرديد قد صائب سبکرفتار باش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید