شماره ٥٤: حيف است که سر در سر مينانکند کس

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
حيف است که سر در سر مينانکند کس
با دختر رزعيش دوبالا نکند کس
زان پيش که در خاک رود، قطره خود را
حيف است که پيوسته به دريا نکند کس
در گرگ نبيند اثر جلوه يوسف
تا آينه خويش مصفا نکند کس
ديوانه درين شهر گران است به سنگى
چون سيل چرا روى به صحرا نکند کس؟
در چشم کند خانه، مگس را چو دهى روى
با سفله همان به که مدارا نکند کس
حال دل صائب ز جبين روشن و پيداست
اين آينه اى نيست که رسوا نکند کس



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید