در مدح مجدالدين ابوالحسن عمرانى

غزلستان :: انوری ابیوردی :: قصايد

افزودن به مورد علاقه ها
اى جهان را جمال و جاه تو زين
اسم و رسم تو اسم و رسم حسين
در و دست تو مقصد آمال
دل و طبع تو مجمع البحرين
عرصه همتت چنان واسع
که در آن عرصه گم شود کونين
نزد عهدت وفا برابر دين
پيش طبعت عطا برابر دين
حال من بنده و حوالت من
گشت آب حيات و ذوالقرنين
اى چو الياس و خضر بر سر کار
عزم تزويج کن مگو من اين
انتظارم مده بده ز کرم
گر همه نقد نيست بين البين
من نگويم که مى نخواهم جنس
تو مگو نيز من ندارم عين
خود چو معطى تويى و سايل من
بيش از اين عشوه شين باشد شين
اى چو سيمرغ جفت استغنا
بيش از اين باش با غراب البين



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید