در هجو

غزلستان :: خاقانی :: قطعات

افزودن به مورد علاقه ها
اهل بغداد را زنان بينى
طبقات طبق ز نان بينى
هاون سيم زعفران سايان
فارغ از دسته گران بينى
زعفران ساى گشته هاون ها
تنگ چون تنگ زعفران بينى
حقه هاى بلور سيم افشان
هر دو هفته عقيق دان بينى
غار سيمين و سبزه پيرامن
در برش چشمه روان بينى
ماده بر ماده اوفتان دو به دو
همچو جوزا و فرقدان بينى
چار بالش چو نقره از پس و پيش
دو رفاده ز پرنيان بينى
چون طبق بر طبق زنند افغان
در طبق هاى آسمان بينى
کوس کوبى است اين . . . کوبى
که همه عالمش فغان بينى
اى برادر بيا و جلدى کن
. . . مى زن چو آن چنان بينى
آب . . . ينه رفت و رونق . . .
تا علمشان بدين نشان بينى
بس کن اين هزل چيست خاقانى
که ز هزل آفت روان بينى
گر به نقش زنان فرود آئى
همچو نقش زنان زيان بينى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید