گفتار اندر پرهيز كردن از صحبت احداث

غزلستان :: سعدی شیرازی :: بوستان
مشاهده برنامه «بوستان سعدی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
خرابت كند شاهد خانه كن
برو خانه آباد گردان به زن
نشايد هوس باختن با گلى
كه هر بامدادش بود بلبلى
چو خود را به هر مجلسى شمع كرد
تو ديگر چو پروانه گردش مگرد
زن خوب خوش خوى آراسته
چه ماند به نادان نو خاسته؟
در او دم چو غنچه دمى از وفا
كه از خنده افتد چو گل در قفا
نه چون كودك پيچ بر پيچ شنگ
كه چون مقل نتوان شكستن به سنگ
مبين دل فريبش چو حور بهشت
كزان روى ديگر چو غول است زشت
گرش پاى بوسى نداردت پاس
ورش خاك باشى نداند سپاس
سر از مغز و دست از درم كن تهى
چو خاطر به فرزند مردم دهى
مكن بد به فرزند مردم نگاه
كه فرزند خويشت برآيد تباه



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید