شماره ٣٩١: کردم از سجده راه تو جبين آرايى

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کردم از سجده راه تو جبين آرايى
سر اقبال من و پيشه گردن سايى
باز چون آمده از سجده سرش سوده به چرخ
هر که بر خاک درت کرده جبين فرسايى
آن قدر آرزوى سجده رويت که مراست
در همه روى زمينش نبود گنجايى
ديرتر دولت پابوس تو دريافته ام
ز آنکه مى کرده ام از ديده زمين پيمايى
شکرلله که رسيدم به تماشا گه وصل
کردم از خاک درت تقويت بينايى
بردر خويش بگو حرمت چشمم دارند
که به جاروب کشى آمده و سقايى
خواهم از لطف تو باشد نگهى خاصه من
نگهى نى چو نگاه دگران هر جايى
طول منشور بقاى ابدى را چکنم
خم ابروى تواش گر نکند طغرايى
وحشيم طوطيم اندر پس آيينه بخت
دايم از شکر عطاى تو به شکرخايى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید