شماره ١٥٤: نيازى کز هوس خيزد کدامش آبرو باشد

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نيازى کز هوس خيزد کدامش آبرو باشد
نياز بلهوس همچون نماز بى وضو باشد
ز مستى آنکه مى گويد اناالحق کى خبر دارد
که کرسى زير پا، يا ريسمانش در گلو باشد
نهم در پاى جان بندى که تا جاويد نگريزد
از آن کاکل که من دانم گرم يک تار مو باشد
به خون غلتيدم از عشق تو، سد چون من نگرداند
به يک پيمانه آن ساقى کش اين مى در سبو باشد
نه صلحت باعثى دارد نه خشمت موجبى ، يارب
چه خواند اين طبيعت را کسى وين خو چه خو باشد
بدين بى مهرى ظاهر مشو نوميد ازو وحشى
چه مى دانى توشايد در ته خاطر نکو باشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید