شماره ١٢١: چشم او قصد عقل و دين دارد

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
چشم او قصد عقل و دين دارد
لشکر فتنه در کمين دارد
عالمى را کند مسخر خويش
هر که او لشکرى چنين دارد
مست و خنجر به دست مى آيد
آه با عاشقان چه کين دارد
هيچکس را به جان مضايقه نيست
اگر آن شوخ قصد اين دارد
ساعد او مباد رنجه شود
داغ بر دست نازنين دارد
هر کرا هست تحفه اى در دست
پيش جانان در آستين دارد
نيم جانى ست تحفه وحشى
چه کند بى نوا همين دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید