شماره ٤٣: خوار مى کن ، زار مى کش، منتت بر جان ماست

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خوار مى کن ، زار مى کش، منتت بر جان ماست
خوارى ظاهر گواه عزت پنهان ماست
چشم ظاهر بين بر آزار است واى ار بنگرد
اين گلستانها که پنهان زير خارستان ماست
ترک ما کردى و مهر و لطف بيعت با تو کرد
ناز و استغنا ولى هم عهد و هم پيمان ماست
بى رضاى ماست سويت آمدن از ما مرنج
اين نه جرم ما گناه پاى نافرمان ماست
بر وجود ما طلسمى بسته حرمان درت
کانچه غير از ماست ديوار و در زندان ماست
تلخ داروى است زهر چشم و ترک نوشخند
ليکن آن دردى که ما داريم اين درمان ماست
عقل را با عشق و عاشق را به سامان دشمنيست
بى خرد وحشى که در انديشه سامان ماست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید