شماره ٣٠٠: خوش عشرتست دمبدم از غم گريستن

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
خوش عشرتست دمبدم از غم گريستن
در زندگى چو شمع پى هم گريستن
آنرا که نيست رنگ خلاصى زچاه طبع
چون دلو لازم است بعالم گريستن
غرق است پاى تا بسر اندر محيط اشک
بايد سبق گرفت زشبنم گريستن
بنياد ما زاشک چو شبنم رود بباد
اجزاى ما چو شمع کند کم گريستن
تا کى بوضع دهر زدن طعنه همچو شمع
بايد بروى صبح چو شبنم گريستن
(بيدل) چو اشک نقش قدم زن بروى زر
تا کى چو چشم کيسه بدر هم گريستن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید