شماره ٢٧٦: تا کى غرور انجمن آرائى زبان

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
تا کى غرور انجمن آرائى زبان
گردن مکش چو شمع برعنائى زبان
خارج نواى ساز نفس چند زيسيتن
بر دل مبند تهمت رسوائى زبان
رمزى که درس مکتب آرام خامشسيت
نشگافت جستجوى معمائى زبان
پرواز آرميدگى از بال مى برد
از گفتگو مخواه شکيبائى زبان
خونين دلان بديده تر گفتگو کند
محتاج نيست شيشه بگويائى زبان
دندان شکست گوهر کارش درستى است
نرمى همان حصار توانائى زبان
در محفل شعور بلائى نيافتيم
جانکاه تر زصحبت غوغائى زبان
اى سست حرف ضبط نفس کن که همچو شمع
مى دارد از گداز تو مينائى زبان
هست از حباب و موج دليلى که بحر هم
سر مى دهد بباد سبکپائى زبان
اهل سخن غريب جهان حقيقت اند
بايد گريست برغم تنهائى زبان
هستيم (بيدل) از نسق دلفريب نظم
حيرت نگاه قافيه پيمائى زبان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید