شماره ٢٣١: اى التفات نام تو گيرائى زبان

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
اى التفات نام تو گيرائى زبان
ذکرت انيس خلوت تنهائى زبان
حيرت نواى زير و بم ساز قدر تو
اخفائى خموشى و افشائى زبان
هر چند ما و من بصد آهنگ گل کند
نبود خلل بمعنى يکتائى زبان
تا بوى خير و شر برى از گلشن خيال
برگ گلى نرست برعنائى زبان
اين چارسو که مرکز سوداى ما و تست
دارد دکانى از نفس آرائى زبان
خاموشى است مطرب ساز خروش ما
جز گوش نيست مايه گويائى زبان
رمز چه مدعا که بافشا نمى کند
از يک ورق خيال معمائى زبان
عالم بحسن خلق توان کرد صيد خويش
دام و کمند نيست بگيرائى زبان
موجى که بال شوخيش آسود گوهر است
دل طرح ميکند انشائى زبان
(بيدل) بحرف و صوت حقيقت نمى خرند
هزيان نواست جرأت سودائى زبان



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید