شماره ١٩٦: هستى نياز ديده نمناک کرده ام

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
هستى نياز ديده نمناک کرده ام
تا شمع سان جبين زعرق پاک کرده ام
راهم بکوچه دگر است از رم نفس
زين موج مى سراغ رگ تاک کرده ام
تيغى بجاده دم الفت نميرسد
سير هزار راه خطرناک کرده ام
دل از نفس نميگسلد ربط آرزو
اين رشته را خيال چه فتراک کرده ام
طاقت بدوش کس ننهد بار احتياج
وامانده ام که تکيه بر افلاک کرده ام
از ضعف پيرئى که سرانجام زندگيست
دندان غلط بريشه مسواک کرده ام
پر بيدماغ فطرتم از سجده ام مپرس
سر بود گوهرى که کنون خاک کرده ام
کرد شکستم از چه نخندد بروى کار
مزدورى قلمرو ادراک کرده ام
(بيدل) حنائى از چه نگردد بياض چشم
خط ها بخون نوشته ام و پاک کرده ام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید