شماره ١٢: رنگ پر ريخته الفت گلزار توايم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
رنگ پر ريخته الفت گلزار توايم
جسته ايم از قفسى خويش و گرفتار توايم
خاک ما جوهر هر ذره اش آينه گراست
در عدم نيز همان تشنه ديدار توايم
مرکز ديده و دل غير تمناى تو نيست
از نگه تا بنفس يک خط پرکار توايم
اشک و آهست سواد خط پيشانى شمع
همه واسوخته سبحه و زنار توايم
پيش ازين ساغر الفت چه اثر پيمايد
ميرويم از خود و در حيرت رفتار توايم
دامن عفو حمايتکده غفلت ماست
خواب راحت نفس سايه ديوار توايم
جنس موهوم هوس شيفته ارزش نيست
قيمت ما همه اين بس که به بازار توايم
مست کيفيت نازيم چه هستى چه عدم
هر کجائيم همان ساغر سرشار توايم
خورده بر بيش و کم ذره نگيرد خورشيد
اى تو در کار همه ما همه بيکار توايم
ناله سامان جبين سائى اشکست اينجا
(بيدل) عجز نواى ادب اظهار توايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید