شماره ٢٩٩: نامم هوس نگين ندارد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
نامم هوس نگين ندارد
نظمم چو نفس زمين ندارد
همت چه فرازد از تکلف
دامان سپهر چين ندارد
هستى جز شبهه نيست ليکن
بر شبهه کسى يقين ندارد
در طبع لئيم شرم کس نيست
خست عرق جبين ندارد
هر چند بدامنش بپوشى
دست کرم آستين ندارد
درد وطن از شکست دل پرس
چينى جز موز چين ندارد
هر سو نظر افگنى اسيريم
صيادى ما کمين ندارد
خود خصم خوديم ورنه گردون
با خلق ضعيف کين ندارد
عيش و الم از تو پيش رفته است
فرصت دم واپسين ندارد
ما و تو خراب اعتقاديم
بت کار بکفر و دين ندارد
تعداد بعالم احد نيست
او در هر جاست اين ندارد
هر جلوه که ناگزير اوئى
خواهى ديدن ببين ندارد
شوقيست ترانه سنج فطرت
(بيدل) سر آفرين ندارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید