شماره ٢٦١: محرم آهنگ دل شو سرمه بر آواز بند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
محرم آهنگ دل شو سرمه بر آواز بند
يک نفس از خامشى هم رشته ئى برساز بند
خودگدازى کعبه مقصود دارد در بغل
کم زآتش نيستى احرام اين انداز بند
عاقبت بينى نظر پوشيدنست از عيب خلق
آنچه در انجام خواهى بستن از آغاز بند
نيست غير از خاکسارى پرده دار راز عشق
گر توانى مشت خاکى شو لب غماز بند
با خراش قلب ممنون صفا نتوان شدن
خون شو اى آئينه راه منت پرداز بند
موج ميباشد کليد قفل وسواس حباب
عقده دل وانميگردد بتار ساز بند
ننگ آزاديست بر وهم نفس دل بستنت
اين گره را همچو اشک از رشته بيرون تاز بند
زان لب خاموش شور دل گريبان ميدرد
حيف باشد غنچه ها را بر قباى ناز بند
ناله ميگويند پروازش بجائى ميرسد
اى اثر مکتوب ما بر شعله آواز بند
دستگاه ما و من بر باد حسرت رفته گير
هر چه مى بندى بخود چون رنگ بر پرواز بند
(بيدل) اينجا ياس مطلب فتحباب مدعاست
از شکست دل گشادى بر طلسم راز بند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید