شماره ١٨٩: فرصت انشايان هستى گر تکلف کرده اند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
فرصت انشايان هستى گر تکلف کرده اند
سکته مقدارى درين مصرع توقف کرده اند
از مآل زندگى جمعى که دارند آگهى
کارهاى عالم از دست تأسف کرده اند
هستى و اميد جمعيت جنون وهم کيست
عافيت دارد چراغى کز نفس پف کرده اند
در مزاج خلق بيکارى هوس مى پرورد
غافلان نام فضولى را تصوف کرده اند
گشته اند آنها که در هنگامه اغراض پير
موسفيدى را بروى زندگى تف کرده اند
در حقيقت اتحاد کفر و ايمان ثابت است
اندکى از بدگماينها تخلف کرده اند
حسن يکتا کارگاه شوخى تمثال نيست
اينقدر آئينه پردازان تصرف کرده اند
(بيدل) از خوبان هيمين آئين استغنا خوش است
بر حيا ظلم است اگر با کس تلطف کرده اند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید