شماره ١٤٨: صدا بدعيش طربخانه دنيا بخشند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
صدا بدعيش طربخانه دنيا بخشند
نفسى گر بدل سوخته ام جا بخشند
سير خمخانه کثرت بدماغم زده است
شايدم نشه تحقيق دو بالا بخشند
خون سعى از جگر سنگ چکاند هر جا
طاقتى از دل عشاق بمينا بخشند
آبروئى چو گل آينه بر کف دارم
لاله رويان مگرم رنگ تماشا بخشند
فيض عشاق اگر عام کند رخصت عشق
با خزان پيرهن رنگ زسيما بخشند
شوق بر کسوت ناموس جنون ميلرزد
عوض داغ مبادا يد بيضا بخشند
صبح گلزار وفا ناله بى تاثيريست
اثر آن به که بانفاس مسيحا بخشند
نقش نيرنگ دو عالم رقم لوح دل است
همه از ماست گر اين آينه بر ما بخشند
از خواهاى يک آهنگ ازل هيچ مپرس
حکم سر دادن شوقست اگر پا بخشند
شسته مى جوشد ازين بحر خط نسخه موج
جرم ما قابل آن نيست که فردا بخشند
(بيدل) آزادى من در قفس گمناميست
دام راه است اگر شهرت عنقا بخشند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید