شماره ٦٩: روشندلان چو آينه بر هر چه رو کنند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
روشندلان چو آينه بر هر چه رو کنند
هم در طلسم خويش تماشاى او کنند
پاکى چو بحر موج زند از جبين شان
قوميکه از گداز تمنا وضو کنند
آزادگان نهال گلستان ناله اند
بر باد اگر روند نشاط نمو کنند
پروانه مشربان بساط وفا چو شمع
اجزاى خويش را بگداز آبرو کنند
ما را بزندگى زمحبت گزير نيست
نتوان گذاشت گر همه با درد خو کنند
عنقاست در قلمرو امکان بقاى عيش
تا کى بهار را قفس از رنگ و بو کنند
جيب مرا به نيستى انپاشت روزگار
چاکيست صبح را که به هيچش رفو کنند
اين موجها که گردن دعوى کشيده اند
بحر حقيقت اند اگر سر فرو کنند
اى غفلت آبروى طلب بيش ازين مريز
عالم تمام اوست کرا جستجو کنند
(بيدل) باين طراوت اگر باشد انفعال
بايد جهانيان زجبينم وضو کنند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید