شماره ٢٧٥: الا، قد طال عهدى بالوصال

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
الا، قد طال عهدى بالوصال
و مالى الصبر عن ذاک الجمال
به وصلم دست گير، اى دوست، آخر
به زير پاى هجرم چند مالي؟
يضيق من الفراق نطاق قلبى
و يشتاق الفؤاد الى الوصال
چه خوش باشد که پيش از مرگ بينم!
نشسته با تو يکدم جاى خالى
فراقک لا يفارقنى زمانا
فمالى للجهر مولائى و مالى
دلا، درمان مجو، با درد خو کن
بجاى وصل هجران است، حالى
اما ترثى لمکتئب حزين
يان من النوى طول الليالى
دلا، اميدوار وصل مى باش
ز درد هجر آخر چند نالي؟
زمانا کنت لا ارضى بوصل
فصرت الان ارضى بالخيال
به دل نزديکي، ار چه دورى از چشم
دلم را چون هميشه در خيالى
احن اليک و العبرات تجرى
کما حق العطاش الى الزلال
عراقي، تا به خود مى جويى او را
يقين مى دان که دربند محالى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید