شماره ٢٤٧: اى به تو زنده جسم و جان، مونس جان کيستي؟

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى به تو زنده جسم و جان، مونس جان کيستي؟
شيفته تو انس و جان، انس روان کيستي؟
مهر ز من گسسته اي، با دگرى نشسته اى
رنج ز من شکسته اي، راحت جان کيستي؟
چون ز من جدا نه اي، چيست که آشنا نه اي؟
يک دم از آن ما نه اي، آخر از آن کيستي؟
نز تو به من رسد اثر، نه به رخت کنم نظر
از تو دو کون بى خبر، پس تو عيان کيستي؟
صيد دلم به دام تو، توسن چرخ رام تو
اى دو جهان غلام تو، جان و جهان کيستي؟
يافتمى به روز و شب از لب لعل تو رطب
هيچ ندانم از دو لب شهد فشان کيستي؟
بر سر کويت چون سگان هر سحرى کنم فغان
هيچ نگويي: اى فلان، تو ز سگان کيستي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید