شماره ٢٢٧: اى دل و جان عاشقان شيفته لقاى تو

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل و جان عاشقان شيفته لقاى تو
سرمه چشم خسروان خاک در سراى تو
مرهم جان خستگان لعل حيات بخش تو
دام دل شکستگان طره دلرباى تو
در سر زلف و خال تو رفت دل همه جهان
کيست که نيست در جهان عاشق و مبتلاى تو؟
دست تهى به درگهت آمده ام اميدوار
لطف کن ار چه نيستم در خور مرحباى تو
آينه دل مرا روشنيى ده از نظر
بو که ببينم اندر او طلعت دلگشاى تو
جام جهان نماى من روى طرب فزاى توست
گر چه حقيقت من است جام جهان نماى تو
آرزوى من از جهان ديدن روى توست و بس
رو بنما، که سوختم از آرزوى لقاى تو
کام دلم ز لب بده، وعده بيشتر مده
زان که وفا نمى کند عمر من و وفاى تو
نيست عجب اگر شود زنده عراقى از لبت
کاب حيات مى چکد از لب جان فزاى تو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید