شماره ١٨٤: نيست کارى به آنم و اينم

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نيست کارى به آنم و اينم
صنع پروردگار مى بينم
صبر از تو نکرد دل، والله
نيست پرواى عقلم و دينم
سخني، کز تو بشنود گوشم
خوشتر آيد ز جان شيرينم
در جهان گر دل از تو بردارم
خود که بينم، که بر تو بگزينم؟
کرمى کن، گرم بخواهى کشت
هم بدان ساعدان سيمينم
با عراقي، که عاجز غم توست
خرده گيرى مکن، که مسکينم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید