شماره ١٤٣: کردم گذرى به ميکده دوش

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کردم گذرى به ميکده دوش
سبحه به کف و سجاده بر دوش
پيرى به در آمد از خرابات
کين جا نخرند زرق، مفروش
تسبيح بده، پياله بستان
خرقه بنه و پلاس درپوش
در صومعه بيهده چه باشي؟
در ميکده رو، شراب مى نوش
گر ياد کنى جمال ساقى
جان و دل و دين کنى فراموش
ور بينى عکس روش در جام
بى باده شوى خراب و مدهوش
خواهى که بيابى اين چنين کام
در ترک مراد خويشتن کوش
چون ترک مراد خويش گيرى
گيرى همه آرزو در آغوش
گر ساقى عشق از خم درد
دردى دهدت، مخواه سر جوش
تو کار بدو گذار و خوش باش
گر زهر تو را دهد بکن نوش
چون راست نمى شود، عراقي،
اين کار به گفت و گوي، خاموش!



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید