شماره ١٣: ساقى قدحى شراب در دست

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ساقى قدحى شراب در دست
آمد ز شراب خانه سرمست
آن توبه نادرست ما را
همچون سر زلف خويش بشکست
از مجلسيان خروش برخاست
کان فتنه روزگار بنشست
ماييم کنون و نيم جانى
و آن نيز نهاده بر کف دست
آن دل، که ازو خبر نداريم
هم در سر زلف اوست گر هست
ديوانه روى اوست دايم
آشفته موى اوست پيوست
در سايه زلف او بيآسود
وز نيک و بد زمانه وارست
چو ديد شعاع روى خوبش
در حال ز سايه رخت بربست
در سايه مجو دل عراقى
کان ذره به آفتاب پيوست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید