شماره ٥٩٢: اى از خراباتت زمين درد ته پيمانه اى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
اى از خراباتت زمين درد ته پيمانه اى
در پاى شمعت آسمان پرسوخته پروانه اى
از آرزوى صحبتت، از اشتياق ديدنت
هر بلبلى شيونگري، هر شاخ گل حنانه اى
جوش اناالحق مى زند، گلبانگ وحدت مى کشد
از نغمه توحيد تو ناقوس هر بتخانه اى
هر ذره دارد در بغل خورشيدى از رخسار تو
هر قطره دارد در گره از چشم تو ميخانه اى
تا چند در خوف و رجا عمر گرامى بگذرد؟
يا لنگر عقل گران، يا لغزش مستانه اى
از ديده بيدار من چشم کواکب گرده اى
از چشم خواب آلود تو خواب بهار افسانه اى
از سينه صد چاک خود صائب شکايت چون کند؟
بر قدر روزن مى فتد خورشيد در هر خانه اى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید