شماره ٥١٧: حيف است عمر صرف تماشا کند کسى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
حيف است عمر صرف تماشا کند کسى
چون باز بى شکار نظر وا کند کسى
آيينه است عالم و سيماب رهروان
آسودگى چگونه تمنا کند کسي؟
از دار پا به کرسى افلاک مى نهد
خود را اگر سبک چو مسيحا کند کسى
در منزل نخست فنا مى شود تمام
هر چند زاد راه مهيا کند کسى
زين خار و خس که ريخت علايق به راه ما
فرصت کجاست چشم به بالا کند کسي؟
عالم تمام يک گل بى خار مى شود
دل را اگر ز کينه مصفا کند کسى
آهن دلان به آه ملايم نمى شوند
چون قفل بسته را به نفس وا کند کسي؟
اظهار درد، مرگ گلوگير ديگرست
چون عرض درد خود به مسيحا کند کسي؟
شيرين کنيم کام چو طوطى به حرف خوش
گر در شکر مضايقه با ما کند کسى
خالى نکرده دامن اطفال را ز سنگ
ظلم است رو به دامن صحرا کند کسى
چون عاقبت گذاشتنى و گذشتنى است
صائب چه التفات به دنيا کند کسي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید